۵ اشتباه کپشن اینستاگرام

این نکات توسط آنیتا از Wordfetti که یک سازمان موفق در زمینه نوشتن متون و آگهی های تبلیغاتی در بریزبن استرالیا است، به شما تقدیم می کنم. آنیتا بنیانگذار و مدیر Wordfetti و یک گورو (مرشد) واقعی است! خب بخوانید و لذت ببرید !
اوه، کپشن های اینستاگرام؟ اما آیا آنها واقعا مهم هستند؟
منظورم این است که مگر اینستاگرام یک پلتفرم کاملا بصری نیست؟
حقیقت این است که بدون کلمات مناسب، تصویر شما در اینستاگرام صرفا برای جلب توجه عمل می کند. وحشی، اما این یک واقعیت است.
کلمات و کپشن های پست اینستاگرام شما این قدرت را دارد که همه ی آنها را دور هم جمع کند. آن از قدرت غنی کردن تجربه خواننده شما برخوردار است. کلمات قدرت را آن دارد که تحریک به انجام کاری بکند (بازدید از وب سایت، رفتن به یک فروشگاه یا اشتراک یک خبرنامه). و مهمتر از همه، دارای قدرت ایجاد ارتباط است.
کلمات مهم هستند. بنابراین اگر در حال حاضر هیچ نتیجه ای را در اینستاگرام نمی بینید، دست و پنجه نرم کردن با کپشن های اینستاگرام (و صرف حداقل ۳۰ دقیقه برای هر کپشن)، انتشار محتوا صرفا به خاطر اینکه محتوایی منتشر کرده باشید (بدون هیچ برنامه ای) یا برای برندهایی که مخاطبان آنها در اینستاگرم است، نمی تواند کمکی کند؛ اما این سوال که: “آیا در حال تلف کردن انرژی خود در اینستاگرام هستم؟” – در اینصورت این مطلب برای شماست.
چون می خواهیم به ۵ اشتباه رایج درباره کپشن های اینستاگرام و کاری که می توانید در مورد آنها انجام دهید، بپردازیم.
آماده این؟ بزن بریم.
اشتباه شماره ۱: دنبال کردن انگیجمنت نه ارتباط
نشانه: فالوورهایی را جمع کرده اید و محتوای شما را می بینند. اما تعامل نمی کنند یا احساس قطع ارتباط با مخاطبان خود می کنید/آنها کامنت یا دایرکت نمی گذارند.
اکثر مواقع، وبلاگ ها یا کارشناسان رسانه های اجتماعی را می بینیم که راجع به اهمیت به دست آوردن انگیجمنت اینستاگرام حرف می زنند. البته آن هم مهم است؛ اما آنچه در موردش صحبت نمی کنند این است که تعداد زیادی لایک و انگیجمنت زیاد یک پست توسط مخاطب نادرست و همچنین با منظور نادرست، به شما در زمینه ایجاد راهبری و یا ارتباط با مخاطبان فراتر از صفحه نمایش کمکی نمی کند.
آنچه باید انجام شود:
با مخاطبان خود مانند افراد عادی صحبت کنید. بعد از ارسال پست، غیب نشوید؛ ۵ تا ۱۵ دقیقه پس از ارسال پست صرف انگیجمنت کنید. این یک جاده دو طرفه است! مخاطبان خود را بشناسید و اینستاگرام را به عنوان یک پلتفرم ارتباطی ببینید. یک مهمانی به جای یک رویداد فروش که در آن با مخاطب خود دیدار می کنید، روی آنها شناخت پیدا می کنید و اگر یک کسب و کار در اینستاگرام هستید، با مخاطب خود صحبت کنید و در مقایسه با انجام یک فروش سخت، ارائه ارزش کنید.
اشتباه شماره ۲: صدای برند شما واضح نیست
نشانه: خود را در حال پاک کردن کپشنی که نوشته اید، می یابید؛ چون “مطمئن نیستید” که این کپشن مناسب برند شما باشد. یا راجع به آنچه باید بنویسید، ایده دارید؛ اما راجع به”نحوه نوشتن آن” ایده ای ندارین.
همه این مسائل به سازگاری برند و دوستان بر می گردد. هم به صورت دیداری و هم نوشتاری، هر نقطه برند شما باید سازگار باشد. چرا؟ چون سازگاری برند، اعتماد ایجاد می کند و مردم با افراد مورد اعتماد خود ارتباط برقرار می کنند (و معامله می کنند).
می پرسید چگونه صدای برند خود را بیابیم؟
به آنچه رقابت شما انجام می دهد توجه نکنید. صدای برند خود را بر اساس آنچه به نظر شما جالب می آید و یا آنچه به نظر عمه پاتریشیا که عاشق برند شماست، جالب به نظر می رسد، توسعه ندهید. برای این کار باید به ریشه های آنچه برند شما را ساخته، برند شما، درک مخاطبان خود رجوع کنید و صدای برند خود را با نگاه به پشت سر ایجاد کنید. این صدا باید از وب سایت و همراهان تا اینستاگرام شما سازگار باشد.
آنچه باید انجام شود:
شخصیت و لحن صدای برند خود را مشخص کنید. بامزه؟ جدی؟ شوخ طبع؟ کلماتی را که به این معناست، گردآوری کنید. مثلا، برند ما بامزه است زیرا ما، X، Y و Z. و یک مخزن از واژگان و عباراتی که استفاده خواهید کرد و واژگانی که استفاده نخواهید کرد، بسازید. در نظر بگیرید: می خواهم برند من چگونه توسط مخاطبان درک شود و چه چیزی باعث جلب توجه آنها می شود؟
اشتباه شماره ۳: عدم شناخت “چرایی” اینستاگرام
نشانه: هیچ ایده ای راجع به اینکه چه چیزی بنویسید، ندارید. محتوا را انتشار می دهید صرفا به این خاطر که محتوایی منتشر کرده باشید.
لینکدین، اینستاگرام نیست. پینترست هم نیست. یا فیس بوک یا توییتر. شما و من از کانال های رسانه های اجتماعی برای مقاصد مختلف استفاده می کنیم و اینستاگرام استثنا نیست.
کاربران به این علت در اینستاگرام هستند که آن، یک پلتفرم الهام بخش و رسانه ای برای ایجاد ارتباط است. بخوانید: اینستاگرام جایی برای انجام فروش زورکی نیست.
این بدان معنا نیست که هرگاه در یک پلتفرم باشید، صدای برندتان را تغییر دهید.
این بحث برای درک این موضوع است که دلایل حضور ما در پلتفرم های مختلف، متفاوت است. و محتوایی که می خواهیم در اینستاگرام بخوانیم متفاوت با موقعی است که در لینکدین یا وبسایت هستیم.
آنچه باید انجام شود:
با توجه به مخاطبان، بنویسید. نحوه انطباق اینستاگرام را با استراتژی بازاریابی برند خود متوجه شوید و در مورد محتوای که پست می کنید، به طور استراتژیک عمل کنید. این پلتفرم برای فروش زورکی نیست. آن یافتن تعادل کامل بین ایجاد آگاهی از برند، پرورش انگیجمنت و ارتباط با برند، رساندن فرهنگ برند و ارائه ارزش است.
اشتباه شماره ۴: پرداختن بیش از حد به “چیستی”، و نپرداختن به اندازه کافی به “چگونگی” و “چرایی”
نشانه: قطع ارتباط با مخاطبانتان و حداقل انگیجمنت واقعی وجود دارد. کپشن ها را بر اساس تصویر می نویسید. اگر عکس یک بستنی توت فرنگی باشد، کپشن شما احتمالا این تصویر را توصیف می کند و می گوید: “بستنی توت فرنگی”
عکس یک کیک خوشمزه از یک برند کیک را در اینستاگرام خود تصور کنید. یک کپشن می گوید: “کیک کوچک وانیلی”. درحالیکه کپشن دیگر درباره ماجرای اینکه چگونه دستور پخت این کیک وانیلی ۵ نسل دست به دست شده و حالا به چه نحوی می توانید آن را از فروشگاه آنها بخرید، صحبت می کند. “- کدام یک قابل توجه تر است؟
این نظر من است.
به لایه های عمیق تر بروید، تصویری برای خواننده ترسیم کنید، و تجربه آنها را با استفاده از کلمات غنی کنید.
آنچه باید انجام شود:
هنر داستان سرایی را یاد بگیرید. مخاطبان خود را با افکارتان همراه کنید و به پرسش هایی که اگر جای آنها بودید می پرسیدید، پاسخ دهید.
اگر یک کسب و کار هستید، از مزایای آن فراتر روید. اگر محصولی دارید، از ویژگی های آن (مثلا چرا این محصول به این شکل خاص طراحی شده است؟) و تجربه و توصیف خدمات خود (مثلا ارزش واقعی که ارائه می دهید، چیست) فراتر روید. به مخاطبان خود یک دید اجمالی از آنچه می خواهید برای شما انجام دهد، ارائه نمایید.
اشتباه شماره ۵: این تفکر که یک ترفند سریع وجود دارد
نشانه: شما همه هشتگ ها و تاکتیک های اینستاگرام را در جهان امتحان کرده اید. هیچ کدام به درد نمی خورد و شما در حال تسلیم هستید.
ایجاد ارتباط برند واقعی در اینستاگرام، یک کار یک شبه نیست. هیچ هشتگ اسرارآمیزی که بتواند به شما کمک کند وجود ندارد؛ #متأسفم؛ همچنین هیچ “تاکتیک” اسرارآمیزی برای کمک به شما جهت به دست آوردن فالوورها، انگیجمنت و ارتباط بیشتر وجود ندارد.
انجام این کار زمان می برد و باید مداوم باشد.
هنوز زمانی را که برای اولین بار برند Wordfetti را آغاز کردم، به خاطر دارم. به عنوان یک وکیل سابق، هیچ کسی را در این حرفه نمی شناختم. اما از طریق پلتفرمی نظیر اینستاگرام، هر روز مطالب خود را ارسال می کردم. مطالبی برای ارتباط با مخاطبین. مطالبی برای ارائه ارزش. مطالبی برای پاسخ به پرسش “چرا ما؟” به مدت ۳ یا ۴ ماه بازخوردی وجود نداشت. اما پس از این مدت، یک تقاضا از طریق اینستاگرام دریافت کردم. و سپس یکی دیگر …
امروزه بیش از ۶۰% سفارش های ما از طریق اینستاگرام است و به علت سازگاری محتوا، ارتباط و انگیجمنت ما با مخاطبان ما داغ است. نه به علت هک و نه به علت قانونی درباره کپشن های طولانی و یا کپشن های کوتاه و یا هشتگ ها، بلکه به علت سازگاری.
آنچه باید انجام شود:
به جای انگیجمنت دنبال ارتباط باشید، صدای برند خود را واضح کنید و “چرایی” اینستاگرام را بفهمید. اگر در جایی برای نوشتن کپشن دچار مشکل شدید، از یک پلتفرم برنامه ریزی برای طرح ریزی مطالب خود از قبل به شکل گروهی استفاده کنید.
درباره آرش ماهر
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.
نوشتههای بیشتر از آرش ماهر
دیدگاهتان را بنویسید